سنگستان

می تراشم، آرام آرام؛
گاه با جان می کوبم، گاه به نوازشی.
و دمی می آسایم، نه برای خود،
که سنگ همیشه از تیشه خسته تر است.

در دلم لرزشی نیست، و نه صدای تیشه ای،
تنها خستگی ای مبهم.
گاه می اندیشم
کاش من هم
در سینه سنگی داشتم
.

.

مونترآل 15/02/2009
.
.

پ.ن. «سنگستان» در دو مینور، از «زانا»

6 پاسخ to “سنگستان”

  1. لیلا Says:

    که سنگ همیشه از تیشه خسته تر است………

  2. Shadi Says:

    به نظرت هنوز هستن کسانی که در سینه سنگی ندارند؟!؟!

  3. سنگستان « زانا Says:

    […] در دو مینور. به نوعی با الهام از سنگستان […]

بیان دیدگاه